ظرفیت بازار تجارت الکترونیک ایران چگونه است؟

در نتیجه تورم را تشدید کرد و عواقب اقتصادی شدیدی را در پی داشت. اثرات روانی و اولیه تحریم بیشترین تاثیری است که تحریمها به جا میگذارند. زمانی که این عوامل بازدارنده تحریمها مشخص شدند و مردم و دولت خودشان را با شرایط جدید منطبق کردند اثرات کوتاهمدت تحریم کاهش پیدا میکند ولی اثرات درازمدت آن کاملا از بین نمیرود. اثرات منفی تحریم در بلندمدت به مراتب بیشتر از اثرات کرونا خواهد بود. سیاستهایی که ایران برای مقابله با کرونا اجرا کرده درست است اما به خاطر اینکه وسع اقتصادی کافی ندارد نتوانسته پیشتیبانی اقتصادی کاملی فراهم آورد. البته نباید کاملا به دولت اتکا کرد چون دولتها نمیتوانند همه این مسائل اقتصادی را حل کنند. یک کشور نمیتواند مسئلهای که بعد جهانی دارد را حل و عواقب آن را خنثی کند. برخی از ریسکهای اقتصادی قابل بیمه شدن نیستند. مهمترین مشکل اقتصاد ایران در حال حاضر چیست؟ اصلا آیا بزرگترین مشکل اقتصاد ایران، اقتصادی است یا مشکلات سیاسی چنین نتایج اقتصادی بر جای گذاشته است؟

علینقی عالیخانی، پایهگذار صنعت ایران درگذشت. عالیخانی، در طول سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۸ در 3دولت اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا، وزیر اقتصاد بود. در دوران حضور عالیخانی بهعنوان وزیر اقتصاد، نرخ تورم به زیر 5درصد کاهش مییابد و اقتصاد ایران رشدهای بالا و حتی دورقمی را تجربه میکند. میانگین رشد اقتصادی مستمر در دوران عالیخانی بالاتر از 10درصد و میانگین نرخ تورم کمتر از 3درصد بوده است. این رشد اقتصادی مستمر همین حالا که در سال 2018هستیم در زمره بالاترین رشدهای اقتصادی جهان است. عالیخانی در عین حال نهادساز اقتصاد بود. در زمان او صنعت خودروی ایران پایهگذاری میشود و بر مبنای سیاست موازنه مثبت، او صنایعی چون ذوبآهن اصفهان را از بلوک شرق وارد ایران میکند. او در عین حال زیرساختهای آماری اقتصاد ایران را بر مبنای متدهای پیشرفته داده ستانده توسعه میبخشد و گامهایی در این حوزه برمیدارد. این سیاستهای اشتباه در نهایت در سالهای میانی دهه 50 به بروز تورم دورقمی و نارضایتی عمومی منجر میشود. جدا از عرصههای مدیریت در اقتصاد، یکی از مهمترین یادگارهای علینقی عالیخانی ویراستاری و انتشار خاطرات امیر اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی است. این مجموعه خاطرات هماکنون یکی از مهمترین منابع در شناخت دوران پایانی حکومت سلطنتی در ایران است.

از همین رو سهم مصرف از حجم اقتصاد ایران در طول سالیان گذشته بالاتر رفته و سهم سرمایهگذاری یا انباشت سرمایه از حجم اقتصاد پایین آمده است. بر این اساس میتوان گفت که مردم فشار این رکود اقتصادی را با کاهش پسانداز و سرمایهگذاری جبران کرده و تا جای ممکن، مصرف را در یک سطح مشخص حفظ کردهاند. به عبارت دیگر، ضربه اصلی این رکود به انباشت سرمایه بوده و مردم بیشتر از جیب خود و جیب آینده اقتصاد خوردهاند. البته این امر به معنی عدم فشار بر مصرف و کاهش آن نیست، بلکه بدین معنا است که فشار و ضربه به سرمایهگذاری و پسانداز به نسبت فشار به مصرف بیشتر بوده است. در ادامه این گزارش به بررسی رابطه مصرف متوسط و رشد اقتصادی در 15 سال گذشته اقتصاد ایران پرداخته شده است. از تقسیم مصرف به تولید ناخالص داخلی (سهم مصرف از حجم اقتصاد)، مصرف متوسط به دست میآید. از منظر اقتصاد کلان، مصرف متوسط رفتار ضدچرخهای دارد. بر اساس این نظریه مصرف دارای یک چسبندگی بوده و تغییر مصرف سریع و راحت رخ نمیدهد.

- اولین ابرچالش، بیکاری گسترده به خصوص در میان جوانان است. دولت دوازدهم، وارث 10 سال عدم ایجاد اشتغال است. اگر بخواهیم این مشکل را در 4 سال حل کنیم، باید سالانه حدود 2.5 میلیون شغل ایجاد کنیم! این بدان معناست که کشور حداقل به رشد اقتصادی 25 درصدی نیاز دارد! در حالی که اقتصاد ایران در بهترین سال ها نتوانسته است بیش از 7 درصد رشد و بیشتر از 750 هزار شغل خالص ایجاد کند. بنابراین این بحران "قابل حل" نیست. دولت دوازدهم باید راهبردی مشخص برای "مدیریت" (و نه حل) این بحران بیابد. در مقاله ای جداگانه راهکارهای موجود در این خصوص را بررسی خواهم کرد. 2- ابرچالش بعدی اقتصاد ایران، محیط زیست و بحران منابع آبی کشور است. این بحران طی 40 سال به دلیل مصرف و نه مدیریت این منابع ایجاد شده و با توجه به تجدید ناپذیری یا تجدید پذیری کند و زمانبر منابع زیست محیطی، امکان حل آن در 40 سال آینده وجود ندارد.

 

برچسب‌ها: ،

بازدید:

[ ]